شناسه خبر : 104023
شنبه 08 مهر 1402 , 10:44
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گزارشی از شور و شوق مردم در روز غبارروبی مزارشهدا؛

پرچم شهدا همیشه بالاست!/تصاویر

هم‌زمان با هفته دفاع مقدس، آیین غبارروبی و عطرافشانی مزار مطهر شهدا با حضور مردم آگاه، انقلابی و متدین در سراسر کشور برگزار شد...

فاش نیوز - به مناسبت چهل و سومین هفته دفاع مقدس، آیین غبارروبی و عطرافشانی مزار مطهر شهدا با حضور مردم آگاه، انقلابی و متدین در سراسر کشور برگزار شد. در تهران نیز این مراسم با شور و حال خاصی در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به زیبایی صورت گرفت.
روز پنج شنبه ششم مهرماه، از ایستگاه مترو حرم مطهر امام خمینی(ره) تا بهشت زهرا(س) بساط گلفروشی ها داغ داغ بود. سرشان شلوغ بود و به اصطلاح نانشان در روغن. امروز چانه زنی هم معنایی نداشت. گلفروش هر قیمتی را که روی گل ها می گذاشت، بی درنگ خریداری می شد و خیلی زود پدر و مادرها دست در دست فرزندان خردسال و نوجوان خود با دسته گل های رنگارنگ به قطعات مزار شهدا وارد می شدند.
حال و هوای اینچنین را کمتر می توان با جملات توصیف کرد: طنین زیارت عاشورا "اللهم الرزقنی شفاعه الحسین(ع) یوم الورود..." با نواهای حماسی و انقلابی درهم آمیخته بود و در این میان هرکس به سهم خود سعی می کرد ارادت و دلدادگی خود را به شهدا ابراز کند. یکی با اهدای شاخه گل، دیگری با توزیع صفحات قرآنی در میان زائرین، دیگری با توزیع شیرینی و شکلات، یکی هم با چای زغالی و...
ما نیر در ابتدای ورودمان به گلزار شهدا، به رسم ادب، دسته گلی را که با خود آورده بودیم به نیابت از تمامی شهدا بر سنگ مزار شهید گمنامی گذاشتیم و فاتحه ای نثار روح تمامی شهیدان. حقیقتا که کشش و جذبه عشق دوسویه است و شاید برای همین باشد که  خیلی زود دل مان با دل های پاکشان گره می خورد و عذر تاخیر و تقصیر که بازار مکاره روزگار، فرصت و مجال در کنار بودنشان را از ما ربوده است.
تا به خود بیایم، دوست عکاسم را می بینم که خیلی زودتر از اینها با شهدا ارتباط گرفته و گواه آن سکوت و سپس اشک هایی که بی محابا صورتش را پوشانده بود. دلم نمی آمد این حال عجیبش را برآشوبم. برای لحظاتی از او دور می شوم.
اطراف را که نگاه می کنم، گویا مقصد بسیاری از زائرین کوی عشق، قطعات شهدای گمنام بوده است. هر سنگ مزاری میهمانی از جنس جوان و نوجوان دارد که سر در گریبان با شهیدی نجوا می کنند. هرچند که گفته های زیادی در دل دارند اما حاضر به مواجهه با دوربین خبرنگار نیستند.

کمی دورتر تصاویر شهدا به زیبایی در قاب عکس ها جا خوش کرده اند. خوب که نگاه می کنم، میانگین سنی شان  شاید 15تا 25 ساله باشد. چهره هایی آسمانی، ساده و بی آلایش و البته دوست داشتنی.
بی اختیار این شعر زیبا در ذهنم تداعی می شود:

گفتم: کجا؟ گفتا به خون
گفتم: سبب؟ گفتا جنون
گفتم: چه وقت؟ گفتا کنون
گفتم" مرو، خندید و رفت

کنار یکی از سنگ مزارها دو بانو در کنار هم نشسته اند. علاوه بر مزار این شهید، چند مزار سمت راستی و چپی هم شسته شده است. گویی پدر ومادراین شهید سال هاست که به رحمت خدا رفته اند و این دو خواهر، دخترخاله های شهید بودند که امروز بر سر مزار پسرخاله شان آمده بودند.
 خیلی زود صحبت هایمان رنگ صمیمیت می گیرد و از شهیدشان می پرسم. یکی از خواهران می گوید: زمان شهادت "مهدی" من سن و سال زیادی نداشتم اما اینطور که شنیده ام، او 16 ساله بوده که شهید می شود و از پیکرش تنها یک "پا" برای خانواده اش می آورند.
 از او می پرسم هرچند وقت یک بار به اینجا می آیید؟ می گوید: ما هر هفته با فرزندانمان سر مزار این شهید و دیگر شهدا می آییم. این هفته استثنائا به خاطر هفته دفاع مقدس، مراسمات دیگری در پایگاه های بسیج بود که فرزندانمان نیامده اند.
و دیگری در ادامه صحبت های خواهر می گوید: همیشه بچه ها برای شست وشوی مزار شهدا با هم رقابت می کنند و با اشاره به شهید کنار دستی می گوید: گویا این شهید کسی را ندارد. بچه های ما که می آیند، برای این شهید هم گل می آورند و مزار او را می شویند. درحقیقت کار آبیاری و مراقبت از گل های سر مزار و رنگ آمیزی مزار این چند شهید را "بچه ها" بر عهده گرفته اند.
 حالا که زیارت قبور مطهر شهدا کار هفتگی این خانواده شده، گویا ارتباط عاطفی و آشنایی عمیقی نیز با دیگر خانواده شهدای این قطعه پیدا کرده اند؛ به طوری که می گویند هر وقت هرکدام به دلایلی یک هفته نتوانیم بیاییم، خیالمان راحت است که فرزندانمان زائرینی دارند.
در پاسخ به این سوال که وظیفه کنونی جامعه در قبال خون شهدا چیست؟ یکی از خواهران که فرهنگی است پاسخ می دهد: به نظر من همین کاری که در هفته دفاع مقدس انجام شده و دانش آموزان را از مدارس به گلزار شهدا آورده اند، باید جزء برنامه ماهانه دانش آموزان باشد. بخصوص دانش آموزان ابتدایی که از همان کودکی با شهدا آشنا شوند.

کمی آن سوتر برادر جانباز نخاعی، شهید "حاج عبدالرضا شفیعی" در حال غبارروبی بنر و قاب عکسی از شهیدشان است. مادرشهید در کنار مزار فرزندش مشغول قرات آیه های قرآن است. اجازه می گیریم تا لحظاتی در کنارشان باشیم. مادر، پیرزنی کهنسال است که با دیدن ما به سختی جابه جا می شود و از میوه های خیراتی که برای فرزندش آورده از ما پذیرایی می کند که ما نیز به نیت تبرک از دست مادرشهید آن را برمی داریم و او ادامه قرائت قرآن را از سر می گیرد. ما نیز خلوت او را برهم نمی زنیم و با برادرشهید به گفت و گو می نشینیم.
او می گوید: وجود برادرم برای ما دنیایی بود. از آن جانبازان زنده دل که همه زندگیش برای ما درس و خاطره است اما متاسفانه ایشان در سال 1399 به دیدار حق شتافت. اما طبق سنوات گذشته که برادر شهیدم شب های جمعه را به مزار شهدا می آمدند، پس از شهادت ایشان ما نیز این راه را ادامه دادیم و تقریبا همه شب های جمعه را به گلزار شهدا می آییم.
این برادرشهید وظیفه جامعه را درقبال شهدا، اطاعت از فرامین مقام معظم رهبری دانسته و تاکید می کند خواسته شهدا از جامعه پشتیبانی از "ولایت" است چرا که خط قرمز آنها و خانواده شهدا "رهبری" است.

 در قطعات شهدای گمنام حضور گروه های دختران و پسران دانش آموز ابتدایی با پوشش های متفاوت و زیبا، بسیار چشم نواز بود. در تلاش بودیم تا با دانش آموزان و معلمان تربیتی آنها نیز درخصوص شهدا بیشتر پرس و جو کنیم و نظراتشان را بدانیم اما نگرانی و احساس مسوولیت مسئولین در حفظ و حراست از دانش آموزان، ما را از این خواسته منصرف ساخت اما یکی از معلمین که متوجه موضوع شده بود، در یک جمله ما را مستفیض کرد: "فرهنگ سازی درباره شهدا، باید از مدارس، آن هم از دوره ابتدایی آغاز شود". نکته ای بسیار درست و به جا و قابل تامل.

این بانوی فرهنگی در ادامه تاکید کرد: باور کنید شهدا به زائرین خود نظر و نگاه ویژه دارند. مگر می شود دختران و زنان ما سر مزار شهدا بیایند و خدای نکرده از راه گمراه شوند!! شهید دست زائرش را می گیرد.
 از گلزار شهدای گمنام که عبور می کنیم، قطعه ای که نظرم را جلب می کند قطعه 50 و مزار شهدای تیپ "فاطمیون" است که این قطعه، شهدای افغانستانی بسیاری را در دل خود جای داده است. بر خلاف پنجشنبه های هر هفته که زائرین بسیاری دارد، امروز این قطعه تقریبا خلوت خلوت است. چشم که می گردانم پسرک افغانستانی خردسالی با لباس مدرسه و تنها بر صندلی روبروی مزارشهیدی نشسته است. آنقدر ساکت و درخود فرو رفته که حضورم را به هیچ وجه احساس نمی کند. کمی بیشتر از آنی که فکر می کردم منتظر می مانم، اما گویی او خیال بیرون آمدن از افکارخود را ندارد.
به آرامی در کنارش می نشینم. همچنان چشمانش را به سنگ مزار دوخته و بی حرکت مانده است. شکلاتی که همراه دارم را تعارفش می کنم. کمی به خود می آید و سرش را به سمتم می چرخاند اما دوباره نگاهش به سنگ مزار برمی گردد. سعی می کنم هر طور شده، سر صحبت را با او باز کنم. کم حرف است و دایره کلماتش کم تر.
می پرسم: اینجا مزار کیست؟ می گوید: برادرم.
می گویم: چند وقت است که شهید شده؟ می گوید: پنج شش ماه می شود.
 می پرسم: حتما دلت برایش تنگ شده؟ می گوید: بله.
می پرسم: وقتی سرمزارش می آیی به او چه می گویی؟ می گوید: سلام می کنم و می گویم برایم دعا کند.
و این جمله را چند بار تکرار می کند. در ذهنم دنبال پرسش دیگری هستم که پیرمردی از همشهریانش در حال عبور، او را به نام می خواند. "سجاد، بابایت نیامده؟ و او در جواب می گوید؟ نه پیرمرد ادامه می دهد: "حالش که خوب است؟" و سجاد می گوید: "خوب است" پیرمرد می رود و من هم بیش از این خلوت آنان را بهم نمی زنم. به آرامی از او دور می شوم و تنها یک عکس از او به یادگار برمی داریم.
آخرین قطعه ای که می رویم قطعه 29 گلزار شهداست که حال و هوای دوچندانی دارد. چهره های همیشه آشنای جانبازان ویلچری و غیرویلچری که پای ثابت پنجشنبه های هرهفته این قطعه هستند. یاران وفاداری که هیچوقت دوستان شهید خود را فراموش نکرده، خاصه امروز که به پاس بزرگداشت هفته دفاع مقدس، تعداد بیشتری از مردم به این نقطه از بهشت زمین آمده اند.
آنچه ارزشمند است بسیاری از زائرین شهدا امروز به پاس قدردانی از سال ها فداکاری، رشادت و از جان گذشتگی جانبازان، با دیدن این تعداد از جانبازان ویلچری در کنار آنها گرد آمده و چون نگین انگشتری آنان را در میان گرفته و با آنها عکس یادگاری می گیرند و جانبازان نیز با چای و شکلات از زائرین پذیرایی می کنند.
فضا به قدری صمیمی و دلنشین است که گذشت زمان را حس نمی کنیم و زمانی به خود می آییم که هوا تاریک شده و موکت ها در حال پهن شدن است و صدای موذن در فضای سراسر معنویت گلزار شهدا طنین انداز می شود: "الله اکبر"

و چه زیباست نماز اول وقت در کنار شهدا و جانبازان. باشد که دعای خیر آنان در حق تمام زائرینشان مستجاب گردد!

گزارشگر: صنوبرمحمدی
عکاس: جانباز محسن الله‌دادی، مریم قنبری

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi